اگر بخواهیم وحدت حقیقی هستی را در یک کلمه تشریح کنیم می بایست آن را همانند یک شخص انسانی بدانیم. هستی همانند یک شخص است و هر بخشی از آن از کوچک ترین ذره ای که به هر نامی نامیده شود، گرفته شده تا بزرگ ترین بخش آن با یک دیگر ارتباط محکم و استواری دارد.
از این روست که نمی توان ازجدایی ماهیات و موجودات از یک دیگرسخن گفت. این گونه است که هرچیزی در هستی از فروافتادن برگی در چاهی تا زلزله های بزرگ در هستی تاثیر می گذارد.
از این روست که وقتی از عارف سید هاشم حداد شاگرد و خلیفه باطنی قاضی درباره پیشگویی مرتاضان گاو پرست هندی با استفاده از حرکت دم گاو پرسیدند، و این که چه ارتباطی میان حرکت دم گاو و حوداث بزرگی که به دنبال آن وقوع می پیوندد، وی در پاسخ می فرماید: علت این موضوع از جهت ربط و ارتباط قویم همه موجودات به یک دیگر می باشد.
چون آن مرتاض خود را به درجه کشف وحدت نظام رابطی عالم رسانیده است ، از هر حرکت و سکونی هر چند بی اهمیت و جزیی می تواند از همه تغییرات و تبدیلات و نیز سکون و حرکت های عالم خبر دهد.
این هم اختصاصی به دم و گاو ندارد. ازحرکات پا و بدن و چشم و گوش های حیوان نیز می توان عین همان خبرها را داد و موضوع منحصر به گاوپرست هم نیست.
با حرکت بلبل و تکان خوردن یک گل و سرازیر شدن یک آب و باد و باران و طلوع و غروب ها نیز می توان از این خبرها داد، زیرا نظام مدیریت و عالم امر جهان یکی بیش نیست؛ و آن نظام و امر وحدانی در هر لحظه، موجب تغییر و تبدیل تمام ذرات عالم است.
بنابراین ، با کشف و مشاهده آن نظام، تمام وقایع و حوداث مشهود شده و قابل درک و دریافت می باشد. با مشاهده هر تغییری به واسطه ارتباط های مستقیم و غیرقابل تبدلی که با آن نظام وجود دارد، می توان به تغییرات موجود دراین نظام پی برد.
نهایت این که ، گاو پرست به خاطر ریاضت های نفسانیه ای که کشیده است، با روح کلی گاو ارتباط برقرار نموده و نفسش از راه گاو با نظام واحد رابطه برقرار کرده است و او بدین وسیله توانسته است که از دریچه این ارتباط به رموز مخفی و اسرار غیبی پی برد.
اگر کس دیگری ، کلاغ پرست یا ستاره و خورشید پرست باشد، او نیز می تواند از طریق آن ها به نفوس کلیه آن ها بپوندد و سپس به نظام واحد بار یابد و از چیزهایی خبر دهد.
اما ما معتقدیم که چون انسان اشرف مخلوقات است، بنابراین او نبایدنفس خود را در نفوس پایین تر مشابه خود، فانی سازد. به دلیل این که این فنا مستلزم سقوط و انحطاط درجه بالای انسانیت او بوده و او را از رتبه والای خود پایین می آورد.
بر همین اساس است که در شریعت کامل اسلام گاوپرستی و ستاره پرستی و مانند آن ممنوع است و انسان مجاز نیست که حتی فرشتگان و ملائکه را بپرستد ، چون وجود آنها ضعیف تر از وجود انسان است.
این تفکر توحیدی است که می گوید که اگر یک ذره را از هستی بردارید سراپای عالم فرو می ریزد، زیرا هر ذره ای از هستی در کل هستی دخالت دارد و تاثیرگذار می باشد.
شیخ محمود شبستری در گلش راز می سراید:
جهان چون خط و خال و چشم و ابروست
که هر چیزی به جای خویش نیکوست
اگر یک ذره را برگیری از جای
خلل یابد همه عالم سراپای